وبلاگ تیم هشتمین المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک

این وبلاگ متعلق به اعضای تیم المپیاد نجوم ایران برای اعزام به هشتمین المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک می‌باشد.

وبلاگ تیم هشتمین المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک

این وبلاگ متعلق به اعضای تیم المپیاد نجوم ایران برای اعزام به هشتمین المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک می‌باشد.

معرفی کتاب: هندسه‌ی تحلیلی و جبر خطی!

سلام. امروز کتابی متفاوت را برایتان معرفی می‌کنم، کتاب هندسه‌‌ی تحلیلی و جبر خطی!

نام کتاب: هندسه‌ی تحلیلی و جبر خطی 

دوره‌ی پیش‌دانشگاهی، رشته‌ی علوم ریاضی

ناشر: شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی ایران

فکر می‌کنم همگان پس از مرحله ۲ متفاوت امسال، با اهمیت آنالیز برداری، حل دستگاه‌ معادلات و مقاطع مخروطی که به شکل کلی (در ادبیات دبیرستانی نه لزوما دانشگاهی!) هندسه‌ی تحلیلی و جبر خطی خوانده می‌شوند آشنا شده باشند. واقعیت این است این مباحث به شکلی که مورد نیاز المپیادی‌هاست در کتب دانشگاهی (از جمله توماس، سیلورمن و...) مطرح نمی‌شوند. مقاطع مخروطی که نیز از مهم‌ترین ارکان المپیاد نجوم هستند هم منبع مشخص و قابل اتکایی ندارند. اما نکته جالب این است که کلید حل تمام این مشکلات بسیار دور از ذهن است! 

کتاب دبیرستانی هندسه‌ی تحلیلی در میان کتاب‌های کم‌محتوا و خسته‌کننده دبیرستان از معدود کتاب‌هایی است که ارزش خواندن دارد. این کتاب مخصوصا برای افرادی که قصد دارند پایه‌های ریاضی خود را قوی کنند بسیار مناسب است. در ادامه به طور ریزتر با کتاب آشنا می‌شویم:

فصل اول به آنالیز برداری اختصاص دارد. آشنایی با مفهوم فصای R3 و بردارها در این فضا، جمع بردارها، ضرب داخلی و خارجی بردارها مباحث مهم و کاربردی این فصل هستند. لازم به ذکر نیست که بردارها تا چه حد در نجوم پرکاربردند!

فصل دوم به بررسی خط و صفحه در فضا می‌پردازد. گرچه مباحث این فصل به طور مستقیم کاربرد نجومی ندارند اما آشنایی با این مباحث شما را برای یادگیری مباحث سخت‌تر نجومی آماده خواهد کرد.

فصل سوم مقاطع مخروطی را بررسی می‌کند. هر گونه سخن‌راندن در باب اهمیت مقاطع مخروطی بی‌فایده است و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

فصل چهارم به گونه‌ای دوره خوانده‌های قبلی شما از ماتریس‌ها با جزئیاتی بیشتر است. آشنایی با مطالب این فصل برای مطالعه فصل بعد کتاب لازم است.

فصل پنجم روش‌های حل دستگاه معادلات خطی را مطرح می‌کند. روش‌ حذفی گاوش، روش گاوس ـ جردن، دستور کرامر و بررسی وارون ماتریس‌ها از مطالب این فصل است. 

کتاب معرفی‌شده، کتابی ۱۵۰ صفحه‌ای است که برای دانش‌آموزان عادی تالیف شده بنابراین مطالعه آن زمان‌بر نیست و تمرینات پیچیده‌ای نیز ندارد. بنابراین به نظر من کتاب را به صوزت کامل مطالعه کنید و تمرینات ‌آن را نیز حل کنید چرا که در ادامه‌ی راه المپیاد بسیار به شما کمک خواهد کرد.

موفق باشید!

نظرات 32 + ارسال نظر
TA شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 20:42

بابا این بحثا همیشه بوده و هیچ وقتم به نتیجه نرسیده،مشکلم با دعوای شما حل نمیشه،زیرساختیه!
بیخود اعصاب همدیگرو خورد نکنید!

A شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 19:25

هیچ کس با تنبلی به جایی نمی رسه .لازمه ی رسیدن به هر هدفی تلاشه.ولی این که تلاش کرده باشی دلیل نمیشه که حتما به هدف برسی .
اعتقادات هر کس هم به خودش مربوطه.
ولی اینکه یه پیروزی (هر چند بزرگ ) به دست اورده باشی به این معنی نیست که همیشه پیروزی .و اینکه میگید اگه تواناییش رو داشته باشی و براش تلاش کرده باشی بهش میرسی با تکیه به خودت نمیتونه درست باشه .
میگن که علم نجوم باعث فروتنی و تواضع میشه.!!!!!!!!!!!!!!!!!

فروتنی و تواضع همونطور که قبلا گفتیم در برابر کسی که می‌آد توهین می‌کنه معنی نداره. اما حرف شما تا حدودی منطقیه و هیچ آدمی نمی‌تونه فارغ از شرایط محیطی به موفقیت برسه اما باید سعی کنه تاثیر این شرایط رو بیاره پایین.

یه المپیادی شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 19:08

اگه جامون عوض میشد و من اینو میگفتم شما چی میگفتی؟؟؟
اره واسه من زور داره که خدا زده تو سرم و شهرستانی شدم
اونم از نوع دخترش
من هم وره 40 نفر اومدم
قطعا سر کلاس یه چیزایی دیدم که میگم
در ضمن توی دانشگاه بهتون ثابت خواهم کرد که زیادی گنده شدید
میتونید نظرمو تایید نکنید
فقط خواستم حرفمو بزنم

دوست عزیز من خودم قبل از اینکه طلا بشم یا اصلا مرحله ۲ قبول بشم، ‌یه شکست سنگین (در زمینه نسبتا مربوط نه مثلا عشقی!) خورده بودم اما نتیجه اون شکست شد این که امروز طلا شدم. مطمئنا اگه بخواین می‌تونید از شکست‌هاتون پل بزنید به پیروزی. این حرفا هم فقط جلوی پیروزی‌های بعدیتون رو می‌گیره. در مورد دانشگاه هم تجربه نشون داده هم المپیادیای خیلی موفق داشتیم هم خیلی داغون. فک کنم از الان پیش‌بینی کردن خیلی سخت باشه!

کوشا شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 19:02

جواب نظرات رو که میدید یه امضا برا خودتون بزارید من بفهمم کدوم یکی از 11 نفر داره جوابم رو میده.مثل آقای علوی که امضا دارن.

از نحوه‌ی تایپ افراد می‌شه فهمید هر کی کیه!

کوشا شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 18:45

اسمم اشتباه نوشته شده بود.
کوشا هستم.

کوشابته هر کی شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 18:44

ببخشید پا برهنه می پرم وسط بحث ولی شما وقتی به هر موفقیتی می رسید به خدا توکل نمی کنید؟؟؟من نمیگم آدم بگه هر چی به دست آورده به وسیله ی خدا و فلان حضرت هستش ولی به قسمت که اعتقاد دارید ینی شاید هر کی هر چی هم تلاش کرده باشه شاید قسمت نباشه و به صلاحش نباشه که طلا بشه.شاید اگه طلا می شد معتاد می شد.پس شما ها هر چی که به دست آورید نه همش متعلق به خودتون نه متعلق به خدا.البته هر کسی اعتقادات خودش رو داره که باید به اون احترم گذاشت و من فقط نظر شخصی خودم رو گفتم.

چون اگه به این نظر شما جواب بدم احتمال داره اعدام بشم و چون هنوز یه سری کار ها تو این دنیا دارم جواب تون رو نمی دم . ببخشید :))
-----------------------------
به نکته جالبی اشاره کرد نفر بالایی!
اینکه ما در خیلی مواقع جوابتون رو نمی‌دیم به این معنی نیست که جوابی نداریم بلکه به خاطر اینه هر حرفی رو هر جایی نمی‌شه زد!

A شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 18:38

متاسفم که اینجوری فکر میکنید.
پیروزی و شکست برای همه است و جا به جا هم میشه . اگه یکی الان پیروز باشه دلیلی نداره که فردا هم پیروز باشه .تا حالا چند نفرو دیدیم که استحقاق پیروزی رو داشتن اما بهش نرسیدن.چه طور میشه به خودت توکل کنی در حالی که یه سرماخوردگی ساده یا یه بی دقتی احمقانه و هزار جور اتفاق دیگه میتونه سد راهت بشه .
اینکه باید همه تلاشتو بکنی و چیزی رو گردن قسمت و شانس نندازی درست،اما خودتونم میدونید که تاثیر بسیاری از چیز های دیگه رو اصلا نمیشه نادیده گرفته

دوستان، یزدان فقط نظرش رو گفت!
اگه بخوایم اونطوری فکر کنیم که چون همه ی کار ها به واسطه ی اراده ی خداست پس هر کی به جایی رسید هیچ زحمتی نکشیده، نتیجش میشه جامعه ی امروز ما! که هر کی از رانت و تنبلی به جایی برسه میشه عزیز و هر کی زحمت بکشه میشه خرخون و احمق و اینا!
یزدان رو اختیار خیلی پافشاری می کنه اما خیلی ها هم نمیتونن از جبر بیان بیرون!
اونایی که معتقدن میشه 24 ساعته بخوابن و با توکّل به خدا طلا بگیرن، بیشتر از اون کسایی که با 24 ساعت زحمت و بدون توکّل به خدا به جایی میرسن توکّل به خدا رو مسخره می کنن!

علی شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 17:35

با اینکه برای بچه های تیم امسال خیلی خیلی احترام قائلم ولی خیلی مغرور شدید. من نمیگم کاری که کردید کمه ولی غرور بشی از حد یکی از نشونه های ضعفه

اتفاقا غرور و توکل به "خود" تنها نشانه مشترک بین همه ی آدم های موفق تاریخه !
این که موفق بشی و بندازی گردن خدا و دست امام زمان و پای فلان حضرت نشانه ضعفه !!
یا به اندازه ی کافی خودت و توانایی ها تو می شناسی که بفهمی موفقیتی که کسب کردی فقط حاصل "خودته " یا مثل اکثر آدما دنبال یه موجودی می گردی که موفقیتتو مدیونش بدونی !!
بازم مخاطب حرفم همس !!

محمد حسام شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 17:29

سلام و خسته نباشید،
ببخشید مسئله های هارویت خوبه حلش کنم؟(من سال أولی عشق اختر فیزیکم)

اگه واقعا دیگه هیچ مسئله ای پیدا نمیشه مسئله های هارویت رو حل کنید
البته بعضی مسائلش ارزش حل کردن و فکر رو داره. ولی ازون‌جایی که بیشتر فصل هاش به درد المپیاد (فعلا) نمیخوره، وقتتون رو خیلی روی این کتاب نذارید.فیلیپس و مسئله هاشو به شخصه خیلی دوست دارم.

یزدان بابازاده شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 16:22

خطاب جمله ام با همه اس :
"شما که یه طلا گرفتید ... "
یه طلا گرفتیم ؟؟؟ شما می تونی همون یه طلا رو بگیر ببینم ! کاری که هر کدوم از ما ها کردیم کاری بوده که فقط و فقط 10 نفر تو کشور می تونند انجام بدن ! به جای اینکه ضعف خودتون رو در قالب "من می تونم طلا بشماااااا !! ولی حالش نیسسس ، بعدم طلا مگه افتخار داره ؟؟؟؟ " پنهان کنید از الآن یاد بگیرید به کسی که از شما بهتره احترام بذارید و ازش تا اونجایی که ممکنه یاد بگیرید !
پ.ن : یزدان بابازاده مغرور تر از اون چیزیه که شما تصور می کنید :چشمک

البته استثنا امسال ۱۱ نفر!
---------------------
یزدان خیلی بد گفتی! امّا راس گفتی!
ما تازه امتحان دین و زندگی دادیم! جلو خودیا و آدمای با مرام مهربان و جلو نخودی ها و خود شاخ پندار ها باید که مغرور باشیم
359

یه المپیادی شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 16:06

اقا اگه من المپیادی بودم و بیشتر طلاها رو میشناسم
حداقل 1شون رو که خیلی میشناسم میدونم بودن کلاس هییییییچی نبود

مودب شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 15:52

آخه جوجه یه طلا گر فتی و تعیین میکنی کی مافیا هس کی نیس....
من به شخصه به شما میگم اگه این أفراد نبودن شاید شما هیچی نمیشدید
بهتره آدم در مورد چیزایی که نمیدونه حرف اضافی نزنه،

شاید این افراد جمعا ۵ دقیقه هم توی مدارس ما حضور نداشتن ولی توی رزومه‌شون می‌نویسن مسئول المپیاد فلان مدرسه نام‌دار.
شما به جای اینکه به یه سری حرفی که مالیات نداره اطمینان کنین برین ببینین کی جوجه اس کی نیس! خیلی از همین افرادی که مریدشونید حتی مرحله ۲ هم قبول نشدن! اگه ما جوجه‌ایم اونا احتمالا هنوز از تخم درنیومدن


پ.ن. اون چیزی که ارزش دفاع داره رزومه و سابقه افراده نه چیزی توی آوااستار و آیریسک می‌نویسن. یه آدم کاردرست یا خودش به یه جایی رسیده یا شاگردایی داشته که به یه جا رسیدن.
-----------------------
شما که می دونید بگید ما هم آگاه شیم!
در ضمن ما پشتمون به خدا و بعدش خودمون و زحمات مدارسمون گرمه، اینا دقیقا کی هستن که تو چیزی شدن یا نشدن ما تأثیر داشته باشن؟

مؤدّب شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 15:28

آقای ا.م خیلی هم خوب هستن و مافیا هم نیستن...آخه .... چی میگی؟

سلام دوست گرامی
ابتدا یاد آوری می کنم که اوّلین اصل صحبت بین انسان ها حفظ ادب، و رعایت شخصیت خود و طرف مقابله! لطفاً نظری بدید که ما بتونیم اون رو تأیید کنیم.
سپس به خاطر اینکه یکی از دوستان به اشتباه از کسی اسمی برد از ایشون و شما و همه ی دوستان عذرخواهی می کنیم.
و در مرتبه ی سوّم حضورتون عرض کنم که بسیاری از انسان ها بدون اینکه قصد بدی داشته باشند، در حال آسیب زدن به سیستم و یا روالی هستند که شاید نسبت به اون بسیار دلسوز و نگرانند!
به نظر ما این بحث بسیار واضحه؛ چرا که شما می تونید نتایج و سطح علمی دانش آموزان این دوستان رو با رزومه ای که از خود ذکر کرده اند مقایسه کنید! یکبار بدشانسی آوردند، دوبار پیش بینیشون از سوالات غلط بوده، دیگه نمیشه که همیشه اشتباه بشه و نتیجه نگیرند! ما در این جا قصد تهمت زدن به کسی رو نداریم و از کار های خیر این دوستان نمی شود چشم پوشی کرد! امّا بازدهی اصل مهمی در هر سیستمی است! سیستمی که با هزینه ی برابر با سیستم دیگر افتخار خود را قبولی مرحله ی اوّل اعلام می کند در صورتی که سیستم دیگر در پی طلای جهانی است، قابل مقایسه نیستند!

دشمن شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 14:57

من به شخصه علاقه ای برا خر زدن دروس عمومی ندارم حاضرم بمیرم ولی عمومی رو خر نزنم. (مخصوصا ادبیات و زبان فارسی)
مرگ با افتخار بهتر از زندگی با ذلت است.
در ضمن این موضوع بی اهمیت نیست و اتفاقا خیلیم پر اهمیته.
شما هم اگه جای شهرستانی ها بودید باز هم میگفتید بی اهمیته؟

asq شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 12:16

من واقعا نقش این کلاسا رو حس کردم
دو سال داشتم واسه المپیاد خودم می خوندم
هرچی گشتم کلاسی نبود
اصلا المپیاد نجوم تو شهر ما نایابه
اما وقتی مرحله اول قبول شدم یه کلاس رزمندگان واسمون گذاشت
که البته دو جلسه بیشتر نبود اما خیلی بیش تر از اون دو سال تونستم چیز یاد بگیرم اما حیف که دیگه دیر شده بود......
کاش یه تغییری تو آموزش پرورش می شد تا تحصیل همه جا یکسان میشد
شما که نخبه اید حداقل شما یه تغییری ایجاد کنین

یه سری شرایط میخواد که باید فراهم شه،
البته یه سری مافیا پشت این ماجرا هستن که اوضاع خراب تر میکنن!
---------------------------------------
بابا ما در امور سطح بالا تخمه هم نیستیم چه برسه نخبه!

حسین جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 22:37

حالا این جنگ و دعوا سر داشتن کلاس و معلم و خاص و معمولی بودن و.... ارزش این همه بحث رو داشت؟ انصافا اگه به جای تایپ این همه سخن بی نتیجه یکم برا امتحانای ترم میخوندین بهتر نمیشد؟(ادبیات خودش یهو ٢٠ نمیشه،بأید براش خر بزنی)
جدا از اینا از توماس جلد اول قسمت دوم چه بخش هایی مهمتره؟

... جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 21:19

بله،درست می فرمایید
در ضمن،حللم کنید
موفق تر باشید!

موفق‌تر هستیم!

... جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 20:59

حرفم یکم تند شد ولی منظورم فقط نقش غیر قابل کلاسا بود،قصد توهین نداشتم،شرمنده

باور کنید توی شهرستان ها اگر افرادی باشن که اطلاع رسانی کنن و از اون مهمتر دانش آموز ها جرئت ریسک داشته باشن، حتما می تونن تا طلا شدن هم جلو بیان.
مشکل اصلی شهرستان اینه که جو غالب جو کنکوره. و کسی که المپ بخونه بهش فشار میاد.هم از طرف خانواده هم مدرسه هم دوستان.افراد یا جرئت ریسک ندارن یا نمی تونن فشار ها رو تحمل کنن. وگرنه یه معلم راهنما (که المپیادی باشه)+تلاش و پشتکار میتونه کافی باشه.
موفق باشید.

دشمن جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 19:21

کدوم اطلاعات؟

کلا از اون همه حرفت، فقط توش یه اطلاع بود دیگه، بقیه اش که پرسشی بود!

دشمن جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 19:13

منظورم دوره تیمه...

دشمن جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 18:19

اقا حالا از اینا گذشته تیم چی، مشخص شد؟
تخمین خودتون چیه از این که کی تیم نمیشه؟ هیچ شهودی نسبت به نمره هاتون ندارین؟
سوالای دورتون رو تو سایت نمیذارین یا شبیه سازی شدش؟
امسال تو دوره سهم مکانیک سماوی زیاد بود یا نه؟
کروی چطور؟ (منظورم نسبت به اخترفیزیک و کیهان شناسی هستش)
کلا چه خبر؟

سوالای دوره‌مون رو که گذاشتیم.
اگه منظورت دوره تیمه، اونم یه فکری می‌کنیم براش.
نسبت سوالا هم تقریبا همونیه که توی دوره ۴۰ بود.
________________________
این اطلاعات از کجا گیر میارین؟

... جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 16:11

انصافاً فکر می کنید چن نفرتون بدون کلاس و امکانات طلا می شدین باز؟!
اصلا جنبه ی علمی کلاسا کلا یه طرف،اعتماد به نفسی که کلاس به آدم می ده هم در نظر بگیرید!!!

توی زمان حال، کسی هس که کلاس نداشته باشه؟؟؟
البته انگشت شمارانی هستن که هر سال تو دوره 40 قبول میشن و کلاس ندارن، که واقعا نابغه اند!
---------------------------------------------
آخه مگه من غیب‌گو ام که بگم اگه کلاس نداشتم قبول می‌شدم یا نه؟
در ضمن جواب این سوال چه اهمیتی داره؟
---------------------------------------------
یک بار دیگه به شما پیشنهاد می کنم وبلاگ دوره ی تیم سال قبل رو بخونید!
ما سر هیچ کسی(با تأکید میگم) هیچ کسی منّتی نداریم؛ ولی این دلیل نمیشه بیاید اینجا توهین کنید! بله بی تردید لطف خدا شامل حالمون بوده که طلا شدیم، امّا اگه هم منّتی سر ما باشه، منّت خداست نه شما!

S.y جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 14:37

تصحیح می کنم ١٠ نفر از بینشون انتخاب می شه!

S.y جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 13:09

این وبلاگ متعلق به ١١ نفره که تیم از ١٠ نفرشون انتخاب می شه ! یعنی اعضای تیم زیر مجموعه ی صاحبان این وبلاگن! پس این چیزی که از اول سال اون بالا نوشته کاملا درسته چون ننوشته "فقط متعلق به هشتمین تیم ..."!

دشمن جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 12:52

من منظورم کسی است که المپیاد با عشق و به هدف علم اموزی خونده....نه کسی که تو یه دبیرستان خوب خونده و برای اینکه از شر کنکور خلاص شه المپ خونده....
البته المپیاد زیاد چیزه تاپی نیست..... ما داریم نسبت به کنکور میگیم که المپیاد بهتره.

آخه خیلی واردش نشدی...
آخراش مثل کنکور می‌شه فارغ از هدفت...

دشمن جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 12:19

فرقش میتونه تو این باشه که اون با المپیاد وارد دانشگاه میشه ولی اون با کنکور!
خب این واقعیتم باید بپذیریم که کسی که با المپ وارد دانشگاه میشه ذهنش بازتره!البت به شرط اینکه ول نکنه!

خیلی هم ربطی نداره

z جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 11:44

دقیقا پس چندان هم بین کسی که انتگرال خونده با کسی که عربی خونده (فرقی)نیست

خب منم دارم همینو می‌گم دیگه!
یکی وقتشو گذاشته انتگرال یادگرفته (غیرعادی) یکی هم تست کار کرده (عادی)!

من! جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 11:10

واقعا؟ یعنی اینقدر مفیده این کتاب؟؟
چه عجب!

مفید بودن یه چیز نسبیه!
بسته به سطحت میتونه یه چیزی مفید باشه یا نباشه! فقط باید یادت باشه که مفیدیت هر چیز 0 یا 100 نمیتونه باشه!
امیدوارم همیشه مفید باشید

دشمن جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 10:59

شایدم بعضی هاشون دارن مزد تلاش هاشون رو میگیرن!
این طور که شما نوشتی یعنی اگه یه معلم داشته باشی مث عصای موسی جادو میکنه تو طلا میشی! نه این طور نیست!
البته قبول دارم توی شهرستانا امکانات کمه خیلیم کمه! ولی این دلیل نمیشه که هر کی طلا شده باهوش نیست و زحمت نمیکشه و .....
کسی که دوم انتگرال بلده کاره خاصی نکرده اون عوض اینکه وقتشو رو عربی و.. بذاره رفته ریاضی خونده و کاره شاخی هم نکرده لزوما اخه یه جور میگین انتگرال انگار خیلی سخته نه بابا چیزی نداره... و فقط از وقتش یه استفاده دیگه کرده....
به نظر من مهم اینکه تو اینده میخوان چیکار کنن و برا جامعه مفید باشن و الا فرق اونیکه الان انتگرال بلده یا دو سال بعد چیه حتی ممکنه نفر دوم موفق تر شه!

ای جان

z جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 09:03

کسی که سال دوم دبیرستان با انتگرال آشنایی داره به این معنی نیست که باهوشتره (البته) بلکه یعنی اینکه صرفا با اکثر بچه ها فرق داره!
منظور تون از فرق چیه؟

فرق یعنی تفاوت! همین! پیچیده نکنین مسئله رو!

z جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 00:42

کتاب برای بچه‌های عادیه ?بعد اون وقت شما بچه‌های غیر عادی اید ? خوب نیست آدم خودشو اینجوری ببینه .حاضرم شرط ببندم اگر به همون آدم های دیگه هم امکانات شما می دادند الآن در جایگاه علمی شما بودند. پس به خاطر جایگاهی که دارید فقط از خدا متشکر باشید یک لحظه هم فکر نکنید عرضه خودتون بوده و هوش شما زیاده و الان مزد تلاش هایتون رو دارید می خورید چقدر آدم های باهوش تر از شما به خاطر فقر مجبور ند در مدارس سطح صفر درس بخونن وچون نه معلم خوبی ،نه کلاس تقویتی واضافه ندارن همون کتاب براشون سخته آقای بهدین حالا یک بار دیگه (منصفانه) متن خودتو بخون
این حرفها رو از این جهت زدم که به قول معروف :
مواظب افکارت باش که به گفتار تبدیل می‌شود
مواظب گفتارت باش که به عمل تبدیل می‌شود
مواظب عملت باش که به عادت تبدیل می‌شود
مواظب عادتهایت باش که به شخصیت تبدیل می‌شود
مواظب شخصیتت باش که به سرنوشت تبدیل می‌شود

دوست عزیز شما اشتباه برداشت کردید. منظور از عادی بودن یا نبودن باهوشی یا بی‌هوشی نیست! بلکه منظور تفاوت بین شخصیت المپیادی و کنکوریه. کسی که المپیادیه (خواه باهوش باشه یا نباشه) کتاب‌های سطح بالاتری مطالعه می‌کنه مثل توماس که اکثرا بچه‌ها خوندن. اما اکثر بچه‌های کنکوری بیشتر روی جنبه‌های سرعتی‌ حل‌کردن سوالا و این جور چیزا تمرکز دارن. با توجه به اینکه المپیادی‌ها کسر کوچکی از کل رو تشکیل می‌دن فک نکنم غیرعادی خوندنشون کار بدی باشه! کسی که سال دوم دبیرستان با انتگرال آشنایی داره به این معنی نیست که باهوشه بلکه یعنی اینکه صرفا با اکثر بچه‌ها فرق داره (که این تفاوت لزوما خوب نیست و در واقع در بعضی مواقع باعث گمراهی می‌شه) امیدوارم منظور من رو فهمیده باشید اما من هیچ ادعایی در مورد هوش کسی نداشتم و صرفا قصدم نشون‌دادن تفاوت شخصیت المپیادی و غیرالمپیادی بود! کسی که مثلا توماس رو خونده خوندن ۱۵۰ صفحه کتاب پیش‌دانشگاهی براش کاری نداره همون‌طور که اگه قرار بود کنکور مثل امتحان نهایی باشه کسر عظیمی از بچه‌ها کنکور رو ۱۰۰٪ می‌زدن!

در واقع چکیده حرفم این می‌شه:
اولا عادی‌بودن یا نبودن معیار خوب یا بدبودن یا هر چیز دیگری نیست.
دوما غیرعادی‌بودن المپیادی‌ها نسبت به کل غیرمنطقی به نظر نمی‌یاد.
پ.ن. من هیچ جایگاه علمی ندارم!
____________________
فقط یک باهوش مادی وجود داره که اونو همه میشناسن

دشمن پنج‌شنبه 1 خرداد 1393 ساعت 20:44

بالای وبلاگ زدین این وبلاگ متعلق به اعضای تیم اعزامی است ولی تیم که هنوز مشخص نشده!
این تناقضه!
تازه از اول سال اونجا بوده...

منطقیه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد