وبلاگ تیم هشتمین المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک

این وبلاگ متعلق به اعضای تیم المپیاد نجوم ایران برای اعزام به هشتمین المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک می‌باشد.

وبلاگ تیم هشتمین المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک

این وبلاگ متعلق به اعضای تیم المپیاد نجوم ایران برای اعزام به هشتمین المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک می‌باشد.

بحث 2

در ادامه بحث قبلی 

یک بحث دیگه ای که مطرح شد بحث غرور  و تاثیری که یه آدم مغرور روی بقیه می ذاره و ...

ببنید بیایید اول از همه یه تعریف مشخصی از غرور داشته باشیم تا بدونیم داریم دقیقا سر چی بحث می کنیم .

غرور رو شاید بشه خیلی ساده : شناسایی دقیق و کامل توانایی ها ی هر کس و شناسایی مکانیزم کاری بین اجزای فکری و فیزیکی بدن هر شخص و "ایمان " داشتن به نتایجی که از اون ها بدست می آد .

مثلا شما خیلی خوب تونستید توانایی کار با ماشین حسابتون رو به طور سیستماتیک و با تمرین افزایش بدید به گونه ای که تعداد بسیاری محاسبه رو می تونید با دقت خوبی و بدرستی انجام بدید . مثلا اگه کسی از شما بپرسیه فلان جواب چی میشه و شما با اطمینان نادری بگید فلان ، شخص پیش خودش میگه واه واه این چه طوری انقدری به خودش مطمئنه ؟ مگه نمی دونه تو هر کاری کمی شانس و عدم قطعیت دخیل ه ؟؟ و منتظر میشینه تا روزی که جواب شما غلط در بیاد و بگه هه هه گند زدی ! 

این شاید یه تعریف ساده باشه از آدم مغرور و واکنشی که افراد به یه آدم مغرور دارند . 

بیایید یه کم جهت بحث رو عوض کنیم ، توی این دنیا در هر زمینه ای آدم های موفقی رو میشه شناسایی کرد ، و اگر این سوال در ذهنتان وجود دارد که چه طور شد اون شخص موفق شد و از اون مهم تر  من چطوری موفق بشم ، باید بگم جوابش ساده است . معقول ترین کار هایی که میشه انجام داد اینه که لیستی از افراد موفق بدست بیاریم و شروع به تحقیق در زندگینامه شون بکنیم و به دنبال الگویی مشابهی در زندگی همه آنها بگردیم ، مثلا متوجه می شویم که 90 درصد افراد موفق در فلان زمینه در فلان دانشگاه درس خوانده اند(اتفاقی که برای والدین اکثر ما افتاده ، چون توی این کشور اون معدود آدم های موفقی هم که بودند از راه تحصیل موفق شدند پدر مادر های ما به طور ناخودآگاه از روش بالا استفاده کردند و ما رو به زور مجبور به تحصیل کردند ! اون اکثرا تو رشته ریاضی فیزیک !! ) پس به این نتیجه می رسیم که شاید به عنوان قدم اول از این هزار تویی که درش هستیم رفتن به همان دانشگاه گزینه ی خوبی باشد . با همین روش و انجام آن به صورت کاملا سیستماتیک و دقیق و با برنامه ریزی منضبط و سختگیرانه و البته افزودن چاشنی "مهارت های خود " می شه تمام قدم های بعدی رو به صورت کامل طی کرد . 

حالا شاید بپرسید که بخش شانس قضیه کجا رفت پس ؟ جواب تمام حرف های پستی قبلیه ! شانس رو می شه با صرف تلاش بیشتر کمتر کرد ، هر چه تلاشتون بیشتر باشه شانس کمتر می شه ، شما بدون حق انتخاب در مقابل بیرحمی طبیعت قرار گرفتید می تونید تنبل باشید و بذارید طبیعت تسخیرتون کنه یا می تونید باهاش مبارزه کنید و پیروز شید (قبول دارم حریف سرسختیه ! :دی )

پس :

1- ما می تونیم با یه برنامه ریزی دقیق به هر هدفی برسیم

2- بخش شانس رو میشه با تلاش بیشتر تا هر حدی کم کرد

پس شما برای رسیدن به هر قله ای که دوست دارید فقط و فقط به خودتون نیاز دارید و تجربه ی افراد موفق دیگه در اون رشته (تو جمله قبلی مفهومی وجود داره که نمی تونم بطور صریح بیان کنم ! امیدوارم خودتون متوجه شده باشید :) )

حالا دو بحث بالا رو گره می زنیم ، من و بقیه بچه هایی که مدال طلا گرفتیم در زمینه "کسب مدال طلا کشوری " آدم های موفقی هستیم (این نه درجه علمیه ، نه یعنی ما خفنیم ! نه ما شاخیم ! نه ما گنده شدیم ! نه باد داریم ! صرفان در این زمینه موفقیم !! همین ! )

و حرف من به طور خلاصه اینه که :

1- دوستانی که می خوان در این زمینه خاص موفق بشن می تونن از روش بالا استفاده کنن و از تجربیات ما و سال قبلیا استفاده کنن و مطمئن باشن که بدون هیچ منتی کمک ما رو به همراه خودشون دارن !

2- اکثر ما جزو "بیشترین تلاش کننده های " دوره خودمون هم هستیم ! و شخص من از اونجایی که به خودکفایی محض معتقدم واقعا هضم بعضی از نظرات دوستان که موفقیت در این زمینه رو "صرفا " به خاطر لطف الهی می دونن غیرممکنه !

3- بعضی از دوستان همچین میگن "حالا یه طلا شدی ... " انگار سالیانه به 10 میلیون دانش آموز مدال طلا داده میشه ! ببینید بیایید یه کم منطقی باشیم ! ما 11 نفر در زمینه "کسب مدال طلای کشوری " از بقیه افراد دوره خودمون که موفق نشدیم موفق تریم ! صرفا در همین زمینه ! خیلی از غیر طلایی ها بودند که از من خیلی باهوش تر بودند(اسم میبرم شهریار جاویدی نقره یک امسال که قلب هممون رو تسخیر کرد ! ) ، خیلی ها بودند که سواد خیلی بیشتری داشتند ، خیلی ها امکانات کمتری داشتند (تمام دوستان شهرستانی تمام ادوار المپیاد ها ! ) 

ولی در نهایت این ما بودیم که "طلا " شدیم ! شاید وقتی بیایید دوره چهل بیشتر به مفهوم "طلا " شدن و تفاوت هایی که با با بقیه ی موفقیت ها و مدارج داره پی ببرید ! 

رفتار منطقی در برابر کسی که از شما در یه رشته ای (چه خوب چه بد ) بهتر و موفق تره احترام گذاشتن و کسب تجربه است ولی قطعا هیچ الزامی هم کسی نمی تونه بذاره !! ولی قطعا این که توهین بشه تلاش هامون دست کم گرفته بشه هم رفتار منطقی و اخلاقی نیست !! 

هرگز در تاریخ حیات روی زمین ، موجودی با چنین چینش و گزنیش توانایی ها که درون "شما " وجود داره ، وجود نداشته !

به توانایی هاتون ایمان داشته باشید و سخت تر از حدی که تو ذهنتون ساختید تلاش کتید !


یک بحث

سلام

با توجه به تعداد زیاد نظرات و بحث گسترده ای هم که مطرح شده به نظرم خوب اومد که همه حرف هارو در قالب یه پست جواب بدم .

اولا کلمه ای پیدا نمی کنم برای کسی که به خودش اجازه می ده برای کس دیگه ای متاسف باشه !

دوما ببنید همه ما آدم ها به طور تجربی می دونیم که اگه یه هدف تو زندگیمون تعریف کنیم و بخوایم در یک مسیر مستقیم حرکت کنیم تعداد بیشماری عامل خارجی سعی می کنند شما رو از مسیرتون منحرف کنند ، بسته به استحکام شخص در مسیر این انحرافات می تونند شخص رو به کل از مسیر منحرف کنند یا باعث شن شخص حول اون خط نوسان کنه ، اون دسته از افراد که کلا منحرف میشن که جای بحث نداره ! ولی بحث نوسانات حول مسیر و هدف به نظرم خیلی جالبه .

چون تعداد عوامل خارجی تقریبا بی نهایت ه پس شاید بشه یه جوری حول خط مستقیممان یه نمودار گوسی در نظر گرفت و یه جور سیگما یا مفهوم مشابه ش رو تو جایگاه ها و شرایط خاص زندگی تعریف کرد  . ( فکر می کنم این علمی ترین روشیه که میشه مسیر رسیدن به یه هدف رو مدل و توصیف کرد ) مثلا همه می دونیم که در امتحان رصد درصد شانس یا خطای آزمون از همه امتحان های دیگه بیشتره (بیایید دوره 40 قشنگ درک می کنید :)) ) ولی اگه فرض کنیم که طراحان سوال نهایت سعی شون برای کم کردن بخش شانس امتحان کرده باشند و اگه درصد کل رصد رو 15 در نظر بگیریم بدیهیه که درصد خطا ی آزمون نمی تونه عددی مثل 14 باشه !! شاید 2 یا 3 معقول باشه (سیگمای نمودار گوسی در امتحان رصد ) 

در این صورت بسیاری از افراد که "توانایی " رصدی خوبی دارند نمره خوبی نمی گیرند و بسیاری که "توانایی " رصدی کمتری دارند نمره ی خوبی می گیرند ! منم قبول دارم که این بخش قضیه "حس " خوبی به آدم نمی ده ! 

ولی حالتی رو فرض کنید که یک شخص بقدری در رصد توانایی داشته باشه و تمرین کرده باشه که مثلا با گپی به اندازه ی خطای آزمون اول بشه ، آیا خطای آزمون می تونی خللی در کسب رتبه اول اون به وجود بیاره ؟؟

یا مثال سرماخوردگی مطرح شد ، میشه فرض کرد که علم پزشکی بقدری پیشرفت کرده که ما بتونیم به دست بیاریم که یک شخص سرماخورده نهایتا سر جلسه امتحان به چه بازدهی می تونه دست پیدا کنه مثلا عدد 60 درصد بازده در زمانی که سالم است رو فرض کنید ، فرض کنید شخصی بقدری در تئوری توانا ئه که حتی با 60 درصد دانسته هاش هم می تونه رتبه مورد نظرشو کسب کنه ، آیا سرماخوردگی تونست مانع موفقیت اون بشه ؟؟

در مواجهه با مسائل زندگی دو نوع دیدگاه همواره در تاریخ رایح بوده ، دیدگاه اول اینجوریه که  من اصغر آقا رو می بینم که با ایکس مقدار تلاش به موفقیت رسید پس من هم ایکس مقدار تلاش می کنم و توقع موفقیت مشابه دارم ، و وقتی موفق نشدم حتما قسمت نبوده !! و اگر هم موفق شدم و خواستن باهام مصاحبه کنن یادم می مونه که بگم لطف الهی بوده

دیدگاه دوم در توجیح عدم موفقیت دوست اصغر آقا توجیح بهتری از مفهوم قسمت ارائه می کنه ! دیدگاه دوم میگه ممکنه اصغر آقا با ایکس مقدار تلاش و البته با کمک مثبت بخش "شانس " قضیه به موفقیت رسید ! و ممکنه تو با همون ایکس مقدار تلاش از شانس بدت ، شانس قضیه به ضررت تموم شه و موفق نشی !! 

یک جمله ای داره آقای صدرالدینی که من خیلی ازش لذت بردم اونم اینه که المپیاد بیشتر از همه چی شبیه فوتباله !

(اینو در جواب اون خانوم ی که گفتن شهرستانی هستند و ما خیلی گنده شدیم و .. عرض می کنم )

مثال خیلی خوبش که من خیلی بهش علاقه مندم مقایسه ی رونالدو و مسی ه ! :دی

ببینید حتی طرفداران افراطی رونالدو هم ته دلشون می دونن که مسی از لحاظ خلاقیت و هوش از رونالدو بهتره ! هم زمان که دارید مسی رو تحسین می کنید بیایید از دریچه نگاه رونالدو به قضیه نگاه کنید ، یک آدم فوق جاه طلب و زحمت کش که چشماشو باز کرده و دیده یه شخصی وجود داره به نام مسی با کلللی تحسین و طرفدار که از اون باهوش تره و کارهایی می کنه که اون نمی تونه (در هر رشته ای بخواهید وارد شوید ممکن ه با چنین شرایطی مواجه شوید ) رونالدو از وقتی به دنیا اومده آرزوی بهترین فوتبالیست دنیا شدن رو داشته ! و حالا یکی پیدا شده که از لحاظ هوشی از اون بهتره ! هوش رو نمی شه افزایش داد ! نمی شه کم کرد ! رونالدو معامله رو جای دیگه انجام داد و تلاش کرد تلاش کرد تلاش کرد در هز مهارت فوتبالی که بگید جزو برترین ها شد "مسی " رو با اوون همه تحسینی که "انسان " به طور ناخودآگاه برای نبوغ قایله زمین زد و توپ طلا ی امسال رو کسب کرد ، شاید اشک هایی که اون شب ریخت چکیده ای بود بر 27 سال تلاش مداوم و خستگی ناپذیر ، حالا پارامتر شانس توی فوتبال چیه ؟؟ اولین گزینه مصدومیت ه ! کی می دونه کی و کدوم مدافع قرار روش تکل بره ؟؟ رونالدو ولی شانس رو کم کرد ، آنچنان عضلات ورزیده ای پرورش داد که اولا عمر فوتبالیش رو افزایش داد دوما احتمال مصدومیتشو . خانومی که گله مند بودید از خدا و می گفتید چرا تو شهرستان بدنیا اومدید ، شما می خواید موفق بشید ، شاید حتی آرزوش رو داشته باشید ولی جلو چشماتون افرادی رو می بینید که بسیار از شما جلوترند به نظرتون راه حل چیه ؟ می تونید بشینید و از خدا گله کنید و بگید قسمت نبود و ... یا ... بیشتر تلاش کنید ، خیلی بیشتر !

بهش فکر کنید 

تو زندگی هیچ وقت مقدار اولیه مهم نبوده ، همیشه مشتق تعیین کننده است .


معرفی کتاب: هندسه‌ی تحلیلی و جبر خطی!

سلام. امروز کتابی متفاوت را برایتان معرفی می‌کنم، کتاب هندسه‌‌ی تحلیلی و جبر خطی!

نام کتاب: هندسه‌ی تحلیلی و جبر خطی 

دوره‌ی پیش‌دانشگاهی، رشته‌ی علوم ریاضی

ناشر: شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی ایران

فکر می‌کنم همگان پس از مرحله ۲ متفاوت امسال، با اهمیت آنالیز برداری، حل دستگاه‌ معادلات و مقاطع مخروطی که به شکل کلی (در ادبیات دبیرستانی نه لزوما دانشگاهی!) هندسه‌ی تحلیلی و جبر خطی خوانده می‌شوند آشنا شده باشند. واقعیت این است این مباحث به شکلی که مورد نیاز المپیادی‌هاست در کتب دانشگاهی (از جمله توماس، سیلورمن و...) مطرح نمی‌شوند. مقاطع مخروطی که نیز از مهم‌ترین ارکان المپیاد نجوم هستند هم منبع مشخص و قابل اتکایی ندارند. اما نکته جالب این است که کلید حل تمام این مشکلات بسیار دور از ذهن است! 

کتاب دبیرستانی هندسه‌ی تحلیلی در میان کتاب‌های کم‌محتوا و خسته‌کننده دبیرستان از معدود کتاب‌هایی است که ارزش خواندن دارد. این کتاب مخصوصا برای افرادی که قصد دارند پایه‌های ریاضی خود را قوی کنند بسیار مناسب است. در ادامه به طور ریزتر با کتاب آشنا می‌شویم:

فصل اول به آنالیز برداری اختصاص دارد. آشنایی با مفهوم فصای R3 و بردارها در این فضا، جمع بردارها، ضرب داخلی و خارجی بردارها مباحث مهم و کاربردی این فصل هستند. لازم به ذکر نیست که بردارها تا چه حد در نجوم پرکاربردند!

فصل دوم به بررسی خط و صفحه در فضا می‌پردازد. گرچه مباحث این فصل به طور مستقیم کاربرد نجومی ندارند اما آشنایی با این مباحث شما را برای یادگیری مباحث سخت‌تر نجومی آماده خواهد کرد.

فصل سوم مقاطع مخروطی را بررسی می‌کند. هر گونه سخن‌راندن در باب اهمیت مقاطع مخروطی بی‌فایده است و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

فصل چهارم به گونه‌ای دوره خوانده‌های قبلی شما از ماتریس‌ها با جزئیاتی بیشتر است. آشنایی با مطالب این فصل برای مطالعه فصل بعد کتاب لازم است.

فصل پنجم روش‌های حل دستگاه معادلات خطی را مطرح می‌کند. روش‌ حذفی گاوش، روش گاوس ـ جردن، دستور کرامر و بررسی وارون ماتریس‌ها از مطالب این فصل است. 

کتاب معرفی‌شده، کتابی ۱۵۰ صفحه‌ای است که برای دانش‌آموزان عادی تالیف شده بنابراین مطالعه آن زمان‌بر نیست و تمرینات پیچیده‌ای نیز ندارد. بنابراین به نظر من کتاب را به صوزت کامل مطالعه کنید و تمرینات ‌آن را نیز حل کنید چرا که در ادامه‌ی راه المپیاد بسیار به شما کمک خواهد کرد.

موفق باشید!